روایتی از آیین سنتی «اذن عزا» در حرم مطهر رضوی | این پرچم سیاه عزا آبروی ماست آیین اذن عزای محرم در حرم مطهر رضوی برگزار شد + فیلم (۱۶ تیر ۱۴۰۳) حرم امام‌رضا(ع) سیاه‌پوش عزای امام‌حسین(ع) شد (۱۶ تیر ۱۴۰۳) + تصاویر دوخت ۸ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) پیام تسلیت فرمانده سپاه امام رضا (ع) به مناسبت ارتحال پدر شهید مدافع حرم پیکر پدر شهید مدافع حرم مرتضی عطایی در مشهد تشییع شد آیت‌الله علم‌الهدی رأی خود را به صندوق انداخت (۱۵ تیر ۱۴۰۳) | امام‌جمعه مشهد: مشارکت در دور دوم انتخابات، تکمیل برکت مشارکت در دور اول است + فیلم رونمایی از بسته محتوایی شعر ماه محرم ۱۴۰۳ در حرم مطهر رضوی آغاز فرایند اخذ رأی مرحله دوم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری در حرم امام‌رضا (ع) (۱۵ تیر ۱۴۰۳) + فیلم و تصاویر پدر شهید مدافع حرم «مرتضی عطایی» درگذشت +زمان و مکان تشییع  دیدار صمیمی اهالی قلم با تولیت آستان قدس رضوی| هنر نویسندگی؛ امتداد دهنده سیره ائمه اطهار(ع) در جامعه مشارکت در انتخابات؛ مصداق عمل منتظرانه همه آنچه باید پیش از ورود به ماه محرم بدانیم زمان ثبت‌نام اربعین اعلام شد + لینک آیت الله سیستانی دوشنبه را اول ماه محرم ۱۴۴۶ اعلام کرد برگزاری «کرسی تفسیر موضوعی قرآن کریم» در حرم امام‌رضا(ع) عزاداری هیئت‌های مذهبی سراسر کشور در "حسینیه حرم" زیارت دلیل رفاقت بود
سرخط خبرها

معرفی کتاب «سقاخانه و آهو‌ها» نوشته: سیدمحمد سادات اخوی

  • کد خبر: ۹۸۶۴۶
  • ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۷
معرفی کتاب «سقاخانه و آهو‌ها» نوشته: سیدمحمد سادات اخوی
«سقاخانه و آهوها» | نوشته: سیدمحمد سادات اخوی | انتشارات: به نشر | قیمت: ۲۴ هزار تومان

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «سقاخانه و آهوها»، نوشته سیدمحمد سادات اخوی، جلد سوم از مجموعه هشت جلدی آهوانه هاست.

مجموعه آهوانه‌ها در هشت جلد به نام‌های «خانه تکانی‌های آهو»، «آهو‌های صحن آزادی»،
«سقاخانه و آهوها»، «حرف‌های خودمانی آهوها»، «دلتنگی آهو‌های بست بالا»، «الفبای آهو‌های بست پایین»، «نقاره زنی آهوها» و «عاشق شدن آهوها» منتشر شده است.

«سقاخانه و آهوها» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه که برداشت‌های آزادی از عیون اخبارالرضا (ع) دارد و برآیند پژوهش و قلم عالم ارجمند «شیخ صدوق (ره)» است.

در بخشـــی از کتــاب مــی خــوانیم: «مــرد با انگشت به شیشه می‌زد. معلوم بود که از ظهر در فرودگاه نشسته و حسابی کلافه شده بود.

مردی که پشت شیشه نشسته و پنجره شیشه‌ای را بسته بود، نمی‌خواست (یا شاید «نمی توانست») پاسخش را بگوید. مرد، مستاصل، با نگاهش به فروشنده «بلیت‌های برگشتی» پرواز مشهد، التماس می‌کرد. مرد فروشنده، درمانده‌تر از او، نمی‌دانست چه کند.

آهسته پنجره را باز کرد و پیش از آنکه مسافران دیگر متوجه شوند و امیدوار به سوی او بدوند، رو به مرد گفت: «به خدا تقصیر من نیست، عزیزجان! در همه سه پرواز قبلی، فقط پنج تا برگشتی داشتیم.»
این را گفت و پنجره را بست.

مرد مسافر، نگاهی به ساعت مچی اش کرد و نگران‌تر شد. مرد بلندقامتی که نشسته بود کنار او، پرسید: «می شه ان شاءا... برادر! حالا کارت چیه که ان قدر واجبه به خاطرش بری مشهد؟»

مرد همچنان درمانده گفت: بچه دوساله ام خون ریزی داخلی کرده و رفته تو کما. به زنم قول دادم برم مشهد و شفاش رو از آقا امام رضا (ع) بگیرم...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->