پیکر مرحوم حجت الاسلام والمسلمین علی‌‌اكبر الهى خراسانى در جوار حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد + فیلم چرا اسلام به عنوان دین نهایی از همان ابتدای تاریخ معرفی نشد؟ یک نکته ناگفته از صلح امام حسن(ع) جنون یک مرغ مهاجر ضمانت رسول مهربانی (ص) برای موفقیت و پیشرفت چیست؟ چشم‌هایت را به من قرض بده! | راهکارهای جلوگیری از خود محوری و استبداد رأی در کلام رسول خدا (ص) راهیابی ۱۲۵ متسابق به مرحله استانی چهل‌وهشتمین دوره مسابقات قرآن در خراسان رضوی ۲۵ هزار بسته تحصیلی به دانش‌آموزان نیازمند اهدا شد + فیلم دیوار ندبه چیست و پیامبر اسلام(ص) چه ارتباطی با این دیوار دارند؟ برپایی نمایشگاه عکس «شکوه قم در قاب تاریخ» در قم نقش خانواده در پرورش نسل آینده از دیدگاه امام رضا(ع) خاطره‌ای که ده سال حاجی‌زاده را در لیست شهدا نگاه داشت برپایی دوره‌های آموزش عمومی قرآن کریم در مساجد سراسر کشور آموزش سواد رسانه‌‌ای در مساجد مشهد بیست‌و‌دومین جشنواره فرهنگی‌هنری امام‌رضا(ع) در ۳۱ استان برگزار می‌شود اجرای طرح مساجد جامعه‌پرداز در مشهد ماجرای یک بانوی تونسی و قرآنی که به مشهد رسید | وقتی شفای یک بیمار به هنر پیوند خورد دیدار تولیت آستان قدس رضوی با خانواده آتش نشان فداکار مشهدی به من مشورت بدهید!
سرخط خبرها

معرفی کتاب «سقاخانه و آهو‌ها» نوشته: سیدمحمد سادات اخوی

  • کد خبر: ۹۸۶۴۶
  • ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۷
معرفی کتاب «سقاخانه و آهو‌ها» نوشته: سیدمحمد سادات اخوی
«سقاخانه و آهوها» | نوشته: سیدمحمد سادات اخوی | انتشارات: به نشر | قیمت: ۲۴ هزار تومان

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «سقاخانه و آهوها»، نوشته سیدمحمد سادات اخوی، جلد سوم از مجموعه هشت جلدی آهوانه هاست.

مجموعه آهوانه‌ها در هشت جلد به نام‌های «خانه تکانی‌های آهو»، «آهو‌های صحن آزادی»،
«سقاخانه و آهوها»، «حرف‌های خودمانی آهوها»، «دلتنگی آهو‌های بست بالا»، «الفبای آهو‌های بست پایین»، «نقاره زنی آهوها» و «عاشق شدن آهوها» منتشر شده است.

«سقاخانه و آهوها» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه که برداشت‌های آزادی از عیون اخبارالرضا (ع) دارد و برآیند پژوهش و قلم عالم ارجمند «شیخ صدوق (ره)» است.

در بخشـــی از کتــاب مــی خــوانیم: «مــرد با انگشت به شیشه می‌زد. معلوم بود که از ظهر در فرودگاه نشسته و حسابی کلافه شده بود.

مردی که پشت شیشه نشسته و پنجره شیشه‌ای را بسته بود، نمی‌خواست (یا شاید «نمی توانست») پاسخش را بگوید. مرد، مستاصل، با نگاهش به فروشنده «بلیت‌های برگشتی» پرواز مشهد، التماس می‌کرد. مرد فروشنده، درمانده‌تر از او، نمی‌دانست چه کند.

آهسته پنجره را باز کرد و پیش از آنکه مسافران دیگر متوجه شوند و امیدوار به سوی او بدوند، رو به مرد گفت: «به خدا تقصیر من نیست، عزیزجان! در همه سه پرواز قبلی، فقط پنج تا برگشتی داشتیم.»
این را گفت و پنجره را بست.

مرد مسافر، نگاهی به ساعت مچی اش کرد و نگران‌تر شد. مرد بلندقامتی که نشسته بود کنار او، پرسید: «می شه ان شاءا... برادر! حالا کارت چیه که ان قدر واجبه به خاطرش بری مشهد؟»

مرد همچنان درمانده گفت: بچه دوساله ام خون ریزی داخلی کرده و رفته تو کما. به زنم قول دادم برم مشهد و شفاش رو از آقا امام رضا (ع) بگیرم...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->